کسراکسرا، تا این لحظه: 15 سال و 11 ماه و 26 روز سن داره

نفس مامان

نامه تاثر برانگیز یک زن

پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:" قیمتت …؟" . نامه تاثر برانگیز یک زن پیاده از کنارت گذشتم، گفتی:" قیمتت …؟" سواره از کنارت گذشتم، گفتی:" برو پشت ماشین لباسشویی بنشین!" در صف نان، نوبتم را گرفتی چون صدایت بلندتر بود در صف فروشگاه نوبتم را گرفتی چون قدت بلندتر بود زیرباران منتظر تاکسی بودم، مرا هل دادی و خودت سوار شدی در تاکسی خودت را به خواب زدی تا سر هر پیچ وزنت را بیندازی روی من در اتوبوس خودت را به خواب زدی تا مجبور نشوی جایت را به من تعارف کنی در سینما نیکی کریمی موقع زایمان فریاد کشید و تو پشت سر من بلند گفتی:"زهرمار!" در خیابان دعوایت شد و تمام ناسزاهایت، فحش خواهر و مادر بود در پارک، به خاطرحض...
1 مهر 1390

اندر وصف سیگاریها.

سالهاست که می خواهم شعر و سیگار را ترک کنم اما نمی شود آخر چگونه هم شب باشد و تو و هم سیگار و قهوه  پس شعر چه می شود ؟! یا اینکه تو باشی و شعر یاد اولین قرار  پس سیگار چه می شود ؟! اصلا انگار باید تو را ترک کنم ...!
12 شهريور 1390

اندر وصف سیگاریها..

صبح تا شب به زمین سیاه چشم میدوزم و سیگار!!! شب تا صبح به سقف بی رنگ چشم میدوزم و سیگار!! من از تماشای افق گریزانم ! من از نگاه کردن به اجساد میترسم!!
12 شهريور 1390

مرسی پدر....

وقتی پشت سر پدرت از پله ها میای پایین و میبینی چقدر آهسته میره ، میفهمی ... پیر شده وقتی داره صورتشو اصلاح میکنه و دستش میلرزه ، میفهمی .... پیر شده وقتی بعد غذا یه مشت دارو میخوره ، میفهمی چقدر درد داره ... اما هیچ چی نمیگه.... وقتی میفهمی نصف موهای سفیدش به خاطر غصه های تو بود
9 شهريور 1390

ذاتش بهشتی بود...

زن بود! حوا بود و شریک آدم قبول ، از بهشت رانده بودنش اما ذاتش بهشتی بود...بهشت در آغوشش بود اصلا با او به زمین آمده بود......شرم داشت حیا داشت مستور بود حتی وقتی عریان آغوش برای آدمش میگشود؛ نجیب بود پاک بود و زلال.......زن بود! زن..
7 شهريور 1390

من یا بهشت؟

چقدر خوشحـال بود شیطــان... وقتی سیب را چیدم... گمان می کرد فریب داده است مرا نمی دانست... تو پرسیده بودی : ...مرا بیشتر دوست داری . . یا ماندن در بهشـــت را.... !
7 شهريور 1390
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس مامان می باشد