یک اتفاق زیبا
سه شنبه 22/آبان/1386
امشب یکی از بهترینها اتفاق افتاد. یکی از بهترینهایی که هر زنی دوست داره اونو بچشه تا طعم مادر بودنو با تموم وجودش حس کنه.
امشب وقتی خواستم به پهلوی راستم برگردم و بخوابم متوجه سر خوردن شما در شکمم شدم. به بابایی هم گفتم خیلی ذوق کرد.
ماهی ِ من به دریاچه ی کوچک خودت خوش اومدی. سعی کن ماهی ِ آرومی باشی تا برامون بهترین لحظات رو رقم بزنی.
بی صبرانه منتظرت هستم.
قربون قدت برم
مامانی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی